محاق

ساخت وبلاگ
سلام به همگی!آقایون، خانوما، همینجوری اومدم سلام عرض کنم. چهاردهمین سال دهم اردیبهشته و چقدر برای همه اتفاق‌های ریزودرشت افتاده. نمی‌دونم، شاید برای من فکر کردن بهش اینطوریه.امیدوارم همه‌تون خوب و خوش باشین در این روزگار بی‌فریاد بی‌رحم و خب البته بابت همون «حدود یک ماه» خاطرات حضوری و این چهارده سال بعدش ممنونم.چند ثانیه‌ای که این رو دیدین لبخند بزنین و کسی چه می‌دونه، اگه حوصله‌تون کشید سه چهار خاطره خوبش رو مرور کنین پیش خودتون.پ. ن: دو سال پیش که پست قبلی رو می‌نوشتم، نمی‌دونستم تو بهترین یافتۀ هزاروچهارصدویک میشی و هزاروچهارصدودو اونقدر میای جلوتر؛ جلوتر، نزدیک‌تر، پیش‌خودم‌تر، من‌تر.اینجا از خونه‌های مجازی من بوده همیشه، جایی که هر بار خسته، ذوق‌زده یا دارای هر احساس دیگری بودم، اومدم با اهالیش تقسیم کنم. خوشحالم که توی این جمع بودم.سیدرضا موسوی هفتادر محاق...ادامه مطلب
ما را در سایت محاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3adabi239 بازدید : 8 تاريخ : سه شنبه 11 ارديبهشت 1403 ساعت: 22:48

خواستم خاك اين وبلاگ را بگیرم و از همگیتان یادی کرده باشم . موفق که حتما همگیتان هستید، امیدوارم خشنود و سلامت نیز باشید... محاق...
ما را در سایت محاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3adabi239 بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 14:42

خب خب خب! سلام به همگی.ساعت الان دو و ده دقیقۀ بعدازظهرِ دهم اردیبهشت هزار و چهارصد و یکه؛ دوازده سال پیش، در این لحظات، هنوز داشتم کنار بلوار طالقانی یزد راه می‌رفتم به خیال اینکه آقای ساعت‌ساز ساعته رو ده دقیقه کشیده جلو و دو سه دقیقۀ دیگه وقت دارم؛ نگو بزرگوار داده بوده عقب!چرا دروغ؟ فکر نمی‌کردم باورم نشه دوازده سال گذشته. تمام «دهم اردیبهشت‌»های این دوازده سال یادمه ها، می‌دونم کجا و مشغول چه کاری بودم (ناخودآگاهه، دربارۀ بعضی تاریخ‌ها اینطوریه) ولی خب عجیبه!نمی‌دونم کجائین و چه می‌کنین؛ ولی دلم براتون تنگ شده جماعت. المپیاد شروع بهترین دورانی بود که تا حالا توی زندگیم داشتم و شماها افرادی بودین که واقعیش کردین. ازتون ممنونم.یه چیزی منو کشید که بنویسم امروز. نمی‌دونم چی، نمی‌دونم چرا، فقط می‌دونم مثل خیلی وقت‌های دیگه گفتم «زمان منتظر نمی‌مونه. بذار بنویسیم کیف کنیم لااقل!».خلاصه، سرتون رو درد نیارم.خواستم به بهانۀ امروز، بگم هر جای دنیا که هستین، هر کار که می‌کنین، شخصاً بابت هر مدتی که دوستیم ممنونم. خوش گذشته و زیاد یاد گرفتم ازتون.دربارۀ شعر امروز، این برای من یادآور غرورانگیزترین اتفاق زندگیمه. اگه اشتباه نکرده باشم مهر نودوهفت، پیش از اینکه خدمت تقریباً هر چیزی براش زحمت کشیده‌بودم رو ازم بگیره، در انجمن ادبی دانشکدۀ ادبیات خوندمش. (چقدر دلم برای اون ساختمون تنگ شده پسر!)سر همگی سلامت. سیدرضا موسوی هفتادر. چشمان دل‌فریب و نجیبِ تو، انگیزۀ سرودنِ شاعرهاست.بااین‌وجود، پاک و درخشان است؛ عاری ز دست‌سودنِ شاعرهاست!الگویِ کاملِ غزلی زیباست؛ ترکیبِ سهل‌وممتنعی عینی!تقلیدناپذیری و زیبایی، معیارِ خاص‌بودنِ شاعرهاست!تلفیقی از تناسب و احساس است، مانندِ شعرها، م محاق...ادامه مطلب
ما را در سایت محاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3adabi239 بازدید : 92 تاريخ : شنبه 14 خرداد 1401 ساعت: 6:54

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

محاق...
ما را در سایت محاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3adabi239 بازدید : 91 تاريخ : دوشنبه 3 ارديبهشت 1397 ساعت: 2:08

به نام خدا سلام به همه. دوست دورۀ دبیرستانم می‌گوید از آنچه اینجا می‌نویسی احساس می‌کنم حالت خراب است! همینجا، به مناسبت آنچه امشب اتّفاق افتاد می‌گویم، مادامی که دوستان و خانواده‌ام را دارم و هستند و هستم، حتّی اگر به رویشان نیاورم، «سر ذوق»م. من دوستانم را زیاد می‌رنجانم؛ خودم به این اخلاق تندم عادت کرده‌ام و دمشان گرم که مرا برمی‌تابند و قادر متعال همه جا و همه وقت یاورشان باشد. ایدون باد. در این یک ماه زیاد دانشگاه نبودم، چه برسد به دانشکده؛ دوشنبه‌ها برای کلاس می‌رفتم و الباقی هفته بعد از ساعت‌های مدرسه. همینجا هم لازم است یادآوری کنم، بل محاق...ادامه مطلب
ما را در سایت محاق دنبال می کنید

برچسب : چنین که از همه سو دام راه میبینم, نویسنده : 3adabi239 بازدید : 96 تاريخ : جمعه 14 آبان 1395 ساعت: 14:35

سلام به همه. دیشب، یکی از بچّه‌های سال اوّل لیسانس 90، پرسید که سیّد! هنوز ادبی بیست و سه را می‌بینی؟ این حرفش بی‌شباهتی به شعر مرحومِ رودکی نداشت، منم که شاه سامانی‌ام در هراتِ دورۀ ارشد مانده؛ کلّی بخارا دارم من! دورۀ دبیرستان بخاراست، المپیاد بخاراست، دورۀ لیسانس بخاراست، و بی‌تردید همین سالها و روزها هم بخارا خواهند شد. هر حرفی که یادآور خاطره‌ای باشد، چیزی را در من به تلاطم می‌اندازد؛ خوب یا بد. از لب‌پریدگیِ شیشۀ راست عینکم گرفته، تا سردر پنجاه‌تومنی. خلاصه، دیشب کلّی از عکسها و فیلمهای سال اوّل را دیدم. همه چیز از شهریور سال نود شروع شد؛ خ محاق...ادامه مطلب
ما را در سایت محاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3adabi239 بازدید : 101 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 19:17

سلام به همه. امروز مراسمی بود، جایی. زیاد آدرس دقیق نباید داد، که کسی که باید بفهمد هم، به سختی بفهمد. گمان می‌کنم یک نوشتۀ چندخطّی، بعد از پنج سال شانه‌به‌شانۀ من بودنش، کمترین چیزی است که می‌توانم به او بدهم. آدم باید صادق باشد؛ بهترین دوستی است که در تمام عمر بیست و چند ساله‌ام داشته‌ام-گرچه حرمت خیلی از شماها محفوظ، محمّدونایی خصوصاً؛ ولی قرار شد صادق باشم!- و خدا می‌داند چقدر دعا می‌کنم زندگی‌مان، بیش از این چیزی که الان هست، به هم گره بخورد. پسرجان! امروز نه دلم آمد که بگویم و نه وقتش شد، که اگر از دید من، خدا یک دلیل برای دوست‌داشتنت داشته‌ محاق...ادامه مطلب
ما را در سایت محاق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3adabi239 بازدید : 101 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 19:17

سلام به همه. زیاد وقت ندارم که بنویسم، آخر سال از این دست پیام‌های تبریک زیاد می‌بینیم همگی. سال نود و چهار سال خوبی بود واقعاً؛ و خدا کند سال نود و پنج، سال بهتری باشد. نوروز هشتاد و نُه را در کلاس‌های مرحلۀ دوم گذراندم؛ سوم فروردین هشتاد و نُه، بعد از ظهرش را از باشگاه اجازه گرفتم و تنها غیبتم در طول دورۀ دوم، برای عروسی خواهر وسطم بود. از آن سال به این طرف، هر سال بهتر شده، شکر فضل خدای عزّوجل! سال نو مبارک، خداحافظ همه، سیّدرضا موسوی هفتادر  پ.ن: دیروز، شنیدم که گویا اتّفاق خوبی در خانه در راه است؛ خدا کند خبرِ درستی باشد!   محاق...ادامه مطلب
ما را در سایت محاق دنبال می کنید

برچسب : سال نود و پنج,سال نود وشش,سال نود و پنچ,سال نودوچهار,سال نود و سه,سال نود وسه چه حیوانی است,رنگ سال نود و چهار,رنگ سال نود وسه,تقویم سال نود و چهار,تقویم سال نود و سه, نویسنده : 3adabi239 بازدید : 131 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 19:17

سلام به همه. تعطیلی نباید زیاد باشد. لااقل برای من. هیچوقت تعطیلی‌ها را دوست نداشته‌ام. روزهای تعطیل، هیچ کار مفیدی نمی‌کنم. کارهایی هم که می‌کنم و ممکن است فایده‌ای هم داشته باشند، برای خودِ آن روز تعطیل نیستند؛ کارهایِ عقب‌افتادۀ روزهای غیرتعطیلند. جمعه‌های این چهارپنج‌سال، در اکثر اوقات هیچ حاصلی برایم نداشته. تعطیلی اوّل سال فرق دارد، ولی خب تعطیلی هم حدّی دارد. لااقل برای من باید داشته‌باشد! بعد از چهار یا پنج سال، امسال اوّلین سالی است که نوروز را پیش خانوادۀ خودم خواهم بود. کلّ نوروزرا. مدّتها بود اینقدر با خواهرهایم کل‌کل نکرده‌بودم! محاق...ادامه مطلب
ما را در سایت محاق دنبال می کنید

برچسب : ای وای اگر صیاد من,ای وای اگر صیاد من غافل شود,اي واي اگر صياد من,ای وای اگر حدیث گنه,ای وای اگر چونان فرشتگان,ای وای اگر نبودیم,ای وای اگر صیاد من دانلود,ای وای اگر صیاد من افتخاری,ای وای اگر نبخشی,ای وای اگر امام رضایی نداشتم, نویسنده : 3adabi239 بازدید : 130 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 19:17

سلام به همه. قبل از هر چیزی، روز پدر مبارک؛ به پدرِ صبورِ خودم خصوصاً، که دقیقاً یک ماه دیگر، می‌شود بیست و چهار سال که مرا تحمّل کرده و با همۀ بداخلاقی‌هایم ساخته و همۀ دفعه‌هایی که با گیج‌بازی‌ها و کلّه‌شقّی‌هایم، چه در دوران مدرسه و چه الان در کتابخانه، آبرویِ سالیانش را در معرض خطر گذاشته‌ام، فقط لبخند زده و خودش هم خبر ندارد چقدر دلم میخواهد پیشانیِ سیاه‌شده از آفتابش را ببوسم، به خاطر همۀ دفعاتی که پیشم بود و ماند. و روز پدرِ همگیِ شماها، از شوهرهایِ پدرشده یا هنوزپدرنشدۀ خانم‌ها گرفته تا پدرهای همگی. امشب زیاد ننویسم شاید بهتر باشد. شعر محاق...ادامه مطلب
ما را در سایت محاق دنبال می کنید

برچسب : v f outlet,v f w,v f imagewear,v f corp,v f solutions,v f corp stock,v f d,v f w hall,v f mason,v f sports inc, نویسنده : 3adabi239 بازدید : 95 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 19:16